University of Science and Research Association International Re

انجمن علمی روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران

University of Science and Research Association International Re

انجمن علمی روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران

ظهور پراگماتیسم منابع انرژی

به نظر می رسد که رابطه بین دولت ها و منابع نفتی تغییر کرده به طوری که تولیدکنندگان در پی جذاب تر کردن مفاد قراردادی با هدف جذب سرمایه گذاری خارجی و مشارکت با شرکت های بین المللی نفتی در توسعه میادین خود و همچنین مشارکت بیشتر بخش خصوصی هستند.

  

اهش شدید قیمت های نفت و همچنین دغدغه های موجود در مورد میزان تقاضای جهانی نفت در آینده با توجه به رشد اقتصادی کمتر از انتظار در اقتصادهای پیشرو و در حال توسعه جهان باعث کمرنگ تر شدن سیاست های ناسیونالیستی در کشورهای تولید کننده عمده نفت شده است. در این شرایط، دیگر اولویت استراتژیک این کشورها در بازارهای نفت صرفا کنترل دسترسی به منابع نفت و گاز نیست و دستیابی به سهم بیشتر بازار نیز به همان اندازه اهمیت پیدا کرده است. 
 
به نظر می رسد که رابطه بین دولت ها و منابع نفتی تغییر کرده به طوری که تولیدکنندگان در پی جذاب تر کردن مفاد قراردادی با هدف جذب سرمایه گذاری خارجی و مشارکت با شرکت های بین المللی نفتی در توسعه میادین خود و همچنین مشارکت بیشتر بخش خصوصی هستند که در سرمقاله نشریه انرژی کامپس در تاریخ 4 مارس 2016 از آن تحت عنوان پراگماتیسم منابع انرژی یاد شده است. 
 
این تعبیر از تغییرات اخیر در بازارهای نفت با توجه به شواهد موجود منطقی است و به نظر می رسد ضرورت دارد ایران نیز در دوران پسا تحریم تغییر جهت به سوی پراگماتیسم را در حوزه صنعت نفت پیگیری کند. این بدان مفهوم است که با توجه به محدودیت های ناشی از تحریم ها این تغییر رویکرد نه به صورت کوتاه مدت همانند آنچه که در تعدادی از کشورهای تولید کننده در واکنش به قیمت های پایین نفت اعمال می شود بلکه به صورت استراتژی عملی و موثر پیگیری شود. 
 
پراگماتیسم منابع انرژی در ایران به معنای انجام اقدامات عملی و موثر در راستای هموار کردن مسیر توسعه صنعت نفت و گاز با هدف رسیدن به اهداف استراتژیک  اقتصادی – تجاری و سیاسی – ژئوپلیتیک در منطقه و جهان در چارچوب دیپلماسی انرژی است. این اقدامات عملی می تواند شامل بسیج منابع مالی و اعتباری و منابع انسانی داخلی، افزایش مشارکت و سرمایه گذاری بخش خصوصی، جذب سرمایه گذاری های بیشتر خارجی با ارائه مفاد قراردادی جذاب تر و رفع موانع قانونی و مقرراتی موجود در فضای کسب و کار با هم افزایی بین نهادها و سازمانهای قضایی و نظارتی ، قانون گذاری و اجرایی و... باشد که در چارچوب دیپلماسی انرژی عملگرا برای رسیدن به اهداف استراتژیک در بخش های مختلف چشم انداز توسعه کشور در اینده پیش می رود.
 
ظهور پراگماتیسم نه تنها در عملکرد کشورهای تولید کننده نفت مشهود است بلکه در شرکت های بین المللی نفتی نیز می توان به نوعی این تغییر مسیر را مشاهده کرد. کاهش قیمت های نفت باعث افزایش فشار بر روی شرکت های بین المللی نفتی شده است و تقریبا تاکتیک تمامی آنها کاهش هزینه سرمایه و نیروی انسانی و تلاش برای ادامه فعالیت هر چند با سود کمتر در محیط قیمت های پایین نفت است؛ به ویژه با توجه به این نکته که پیش بینی ها در مورد شرایط اقتصادی جهانی و در نتیجه میزان تقاضا و قیمت های نفت بسیار مبهم و غیر قابل استناد است. 
 
از سوی دیگر دغدغه های زیست محیطی هم موانع متعددی را بر سر راه توسعه انرژی های فسیلی ایجاد کرده و لزوم توجه و رعایت روزافزون مقررات زیست محیطی فرآیند توسعه صنعت نفت را پرهزینه تر کرده است. بنابراین در چنین شرایطی دسترسی به منابع انرژی خارجی دیگر تنها اولویت شرکتهای بین المللی نفتی نیست و مشارکت در پروژه هایی که سودآوری آنها تقریبا تضمین شده است و مفاد قراردادی و سود اقتصادی قابل قبولی دارند نیز اهمیت بیشتری پیدا کرده است. به بیان دیگر اهمیت اولویت های اقتصادی برای آنها بیشتر از اهداف سیاسی و ژئوپلیتیکی دولت های متبوع آنها شده است.
 
در بین تولید کنندگان نفت، کشورهای غیر اوپک در امریکای لاتین با وجود انکه تنشهای سیاسی و ژئوپلیتیکی کمتری را در منطقه خود نسبت به خاور میانه شاهد هستند،  زودتر به ضرورت تغییر رویکرد ناسیونالیسم به پراگماتیسم پی برده اند و به نظر نمی رسد این یک واکنش تاکتیکی به قیمت های پایین نفت باشد چرا که نقطه اغاز آن در محیط قیمت نفت بیش از 100 دلار رقم خورد.  مکزیک در سال 2013 سعی کرد با وجود فشارهای سیاسی داخلی به مونوپلی 76 ساله شرکت پیمکس خاتمه دهد و با انجام اصلاحاتی مثل مشارکت بخش خصوصی و شرکت های بین المللی و همچنین ارائه مفاد قراردادی جذاب تر گامهای موثری را در راستای توسعه صنعت نفت خود برداشت.
 
در سال 2010 برزیل نیز در راستای ایجاد محیط جذاب تر سرمایه گذاری برای شرکت های بین المللی  و شرکتهای بخش خصوصی قوانینی را تصویب کرد. در ژانویه سال جاری نیز دیلما روسف رئیس جمهور این کشور دستور اجرایی را برای تسهیل فعالیت شرکت ای خصوصی در زنجیره عرضه صادر کرد. روسیه نیز که تا کنون عملا حضور شرکت های بین المللی را صرفا معطوف به توسعه منابع غیر متعارف به ویژه در فلات قاره و مناطق قطبی کرده بود رویکردش را تغییر داده و اخیرا روسنفت از حضور شرکت های بین المللی درتمامی پروژه ها استقبال می کند و حتی مانع دستیابی آنها به سهم در منابع در پروژه های آینده نمی شود. حتی دولت روسیه موافقت کرده بخشی از سهام شرکت های نفتی دولتی را به شرکتهای خصوصی دولتی مثل باشنفت بفروشد. با این وجود به نظر می رسد این اقدامات روسیه به ویژه در رابطه با شرکت های بین المللی  به علت فشار های ناشی از تحریم ها ی اقتصادی به علت بحران اوکراین و قیمت های پایین نفت باشد و نمی توان کاهش وزن اهداف سیاسی را در دیپلماسی انرژی روسیه برای همیشه و در محیط قیمت های بالاتر نفت متصور بود.
 
کشورهای عضو اوپک هم در این راستا گامهایی هر چند کوتاه برداشته اند. در عراق ، دولت مرکزی به منظور جذب سرمایه گذاری خارجی با وجود مقاومت های سیاسی شدید در داخل و ناامنی های ناشی از حضور داعش سعی کرد مفاد قراردادی جذاب تری را در مقایسه با کشورهای همسایه مثل ایران ارائه دهد هر چند در مقایسه با مفاد قراردادی در اقلیم کردستان عراق جذابیت کمتری داشت. مفاد قراردادی و محیط سرمایه گذاری در کردستان عراق در جذب سرمایه گذاری خارجی با وجود ناامنی های ناشی از حضور داعش و اختلاف با دولت مرکزی در بغداد بسیار موفق تر بوده  و بازی برد-بردی را برای دولت اقلیم کردستان و شرکت های بین المللی رقم زده است.
 
کویت نیز بعد از گذشت یک دهه موفق شده برای توسعه میادین شمال این کشور با ارائه مفاد قراردادی قابل قبول موفق به عقد قرارداد و جذب سرمایه گذاری یک شرکت بین المللی شود. عربستان سعودی نتوانست در جذب سرمایه گذاری برای پروژه های گازی خود موفق باشد اما اخیرا نشانه هایی مبنی بر احتمال تغییر رویکرد در این کشور هم دیده می شود و اعلام کرده در نظر دارد بخشی از سهام ارامکو را واگذار کند هر چند با توجه به موانع سیاسی موجود چشم انداز روشنی در این رابطه نمی توان متصور شد و به باور تحلیلگران این اقدام بیشتر شبیه یک نمایش پوپولیستی در داخل و یا یک بلوف سیاسی در مقابل ایران است که مصمم به جهش اقتصادی با محوریت نفت در فضای پسا تحریم می باشد. از سوی دیگر تجربه تاریخی نشان می دهد که عربستان و حتی کویت در محیط قیمت های پایین قیمت های نفت مشوق هایی برای جذب سرمایه گذاری خارجی در نظر گرفته اند که پس از افزایش قیمت های نفت انرا دنبال نکرده اند.
 
به نظر می رسد تغییر جهت به سوی پراگماتیسم و تعریف رابطه جدیدی بین دولت و منابع انرژی برای ایران در فضای پسا تحریم بیش از انکه یک تغییر رویکرد کوتاه مدت باشد یک الزام استراتژیک  است. به باور بسیاری از کارشناسان فضای کسب و کار ایران از جمله محیط کسب و کار در صنعت نفت نه تنها برای جذب سرمایه گذاری خارجی بلکه برای مشارکت بخش خصوصی داخلی نیز جذابیت مطلوبی به ویژه در محیط قیمت های پایین نفت ندارد. هر چند وزارت نفت اقداماتی را برای تنظیم و ارائه مدل جدید قراردادهای نفتی ارائه داده اما موانع موجود بر سر راه جذب سرمایه گذاری های داخلی و خارجی و مشارکت بیشتر بخش خصوصی فقط در قراردادها خلاصه نمی شود و موانع قانونی و مقرراتی و نظارتی متعددی در محیط کسب و کار ایران خودنمایی می کند که صرفا در کنترل قوه مجریه نیست. به نظر می رسد مهمترین اقدام عملی موثر ارائه راهکارهایی برای تعامل بین نهاد های ذیربط با هدف رفع موانع موجود در محیط کسب و کار صنعت نفت در راستای رسیدن به اهداف استراتژیک  اقتصادی – تجاری و سیاسی – ژئوپلیتیک برنامه های توسعه کشور به عنوان نقشه راه در سایه دیپلماسی انرژی عملگراست. 
 
در بعد منطقه ای و بین المللی نیز اقدام عملی و موثر، مشارکت و خرید سهام پالایشگاه های کشورهای مصرف کننده به ویژه کشورهای در حال توسعه اسیایی و همچنین صادرات نفت و گاز از طریق خط لوله به کشورهای همسایه و در نهایت مشارکت و یا مالکیت و یا خرید سهام مخازن ذخیره سازی در بازارهای مصرف می باشد. 
 
در محیط قیمت های پایین نفت که نقطه پایان مشخص هم برای آن نمی توان پیش بینی کرد، فضا برای جذب سرمایه گذاری خارجی بسیار رقابتی تر از دوره قیمت های بالاتر نفت است. بدون شک جذب سرمایه گذاری خارجی و مشارکت شرکت های بین المللی نفتی و انتقال تکنولوژی های پیشرفته جدید با توجه به مقررات زیست محیطی مستلزم رویکردی عملگرایانه البته با محوریت اقتصاد و کاهش وزن مولفه های سیاسی تاثیرگذار در داخل و مولفه های رقابت های ژئوپلیتیکی در خارج می باشد؛ در غیر این صورت نه تنها دستیابی به موقع به اهداف توسعه میسر نمی شود بلکه در عرصه رقابت تجاری و اقتصادی بازار نفت نیز موفقیت چندانی حاصل نخواهد شد.
 
 
جهت ارجاع دانشگاهی:
مریم پاشنگ ، "ظهور پراگماتیسم منابع انرژی"، پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، 19 اسفند ماه 1394.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد